آتشی برنگ آسمان



آدم گاهى دلش از هیچی میگیره و نگاهش اشکی میشه

نَـ  اینکه افسرده باشه

نَـ 

فقط احساس میکنه هرچى هم باکیفیت و اروم زندگی کنه ، چون جای بدی زندگی میکنه همش بِـ عقب برمیگرده و امید بِـ آینده ای روشن صفره

از دست خودم عصبی ام

چرا دو تا فرشته رو بدنیا اوردم اونم تو این کشور؟ وقتی فک میکنم رنج ها و محرومیت هایى رو کِـ من کشیدم ، قراره اونا هم بچشن.لعنت بِـ . این بغض چیه هر دفعه با یاداوری غم کشورم میشینه تو گلوم و ورم میکنه؟

چرا نمیپذیرم کِـ ته زندگی ما، همین کشور و همین قانونه!

چرا دلم اروم نمیشه و سرم به زندگی اروم و دوستداشتنى خودم گرم نمیشه ؟

چرا راضى نمیشم برای همیشه برم و فراموش کنم این کشور مظلوم رو؟ 

هییییییى روزگار.


خدا شاهده هیچی نشده

هیچکی هیچی بهم نگفته

حالم خوبه اما دلم میخاد الان تو ی صندلی نشسته بودم و بِـ اسمون زل میزدم و بِـ هیچی فکر نمیکردم

گاهی زندگی انقد عادی و یکنواخت میگذره و تو انقد منفعل و ساکنی کِـ حالت تهوّع میگیری.

هیجان نقطه گمشده این روزهای منه!


میگه : واااااا مگه تو هم روزه میگیری؟!

میگم : چرا نگیرم؟ درسته ى سرى مشکلات خونى دارم ولى میتونم، مشکلى جدى پیش نمیاد واسم.

میگه : نه! از اون لحاظ نمیگم! آخه میدونى بهت  نمیاد روزه بگیرى!!! حجابتم کِـ درست و حسابى نیس!!!

خدایاااااااا 

خداى رحمانِ من! الان بهم بگو چِـ جوابى بهش بدم من؟!

بجاى تو ، نشسته و من رو خط زده!

خدایااااا خدایاااا

.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

طرح غنی سازی اوقات فراغت کانونهای مساجد pezshkbartar ❤❤ دانلود کتاب وبلاگ شخصی حسام چرختاب hesam charkhtab مطالب علمی رشته الهیات فناوری اطلاعات و ارتباطات Michael ستاره سهیل